جدول جو
جدول جو

معنی گردنه بند - جستجوی لغت در جدول جو

گردنه بند(ثَ یَ دَ / دِ)
دزد که راه گردنه ها را بندد و عابران را لخت کند
لغت نامه دهخدا
گردنه بند
دزدی که راه گردنه ها را بندد و مسافران را غارت کند گردنه بر
تصویری از گردنه بند
تصویر گردنه بند
فرهنگ لغت هوشیار
گردنه بند
راه بر، راهزن، طرار، عیار، قاطع الطریق، گردنه بر، گردنه زن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گره بند
تصویر گره بند
آنکه گره ببندد، تکمه، برای مثال نقاب گل کشید و زلف سنبل / گره بند قبای غنچه وا کرد (حافظ - ۲۶۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گردن بند
تصویر گردن بند
زیوری که زنان به گردن خود ببندند، گلوبند
فرهنگ فارسی عمید
(گِ دِ شَ)
دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در 40هزارگزی باختر مهاباد و 18هزارگزی خاور شوسۀ خانه به نقده. هوای آن معتدل و دارای 203 تن جمعیت است. آب آنجا از رود خانه قلعه تاسیان تأمین میشود. محصول آن غلات، توتون و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(ثَ)
دزد. راه زن
لغت نامه دهخدا
(ثَ)
دزد. راه بر. گردنه بر. گردنه بند
لغت نامه دهخدا
(گِ رِ تَ / تِ)
که رخنه را ببندد. که درز و شکاف را بگیرد. بمجاز، آنکه نقص و عیب و فساد را دور کند:
گفت کای رخنه بند راه گشای
دولتت بر مراد راهنمای.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(گَ دَ نَ یِ بِ زَ)
اول گردنۀ بزن در 261000گزی شیراز و آخر آن در 267000گزی شیراز، کنار راه جهرم و لار میان رزک و منصورآباد واقع است
لغت نامه دهخدا
(گَ دَ بَ)
آنچه گردن را بندند. آنچه به دور گردن حلقه شود. غل ّ. مخنقه. (منتهی الارب) ، گلوبند. عقد. نام زیوری. (آنندراج). قلاده. (ترجمان القرآن). وشاح. (دهار). سمط. لعطه. معنقه. طوق. عصمه یا عصمه. (منتهی الارب) : گفت من از هودج بیرون آمدم و به وضو ساختن مشغول شدم و باز به هودج شدم، دست به گردن بند کردم نیافتم. (قصص الانبیاء ص 227)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گردنه زن
تصویر گردنه زن
راه بر گردنه بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گردنه بر
تصویر گردنه بر
دزد سرگردنه راهزن گردنه بند
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه که بدان گردن را بندند، رشته ای مزین بگوهر ها (اصلی یا بدلی) که برای زینت بر گردن آویزند گلوبند عقد سمط
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه گره ایجاد کند، آنکه مشکلی در امری پدید آرد مقابل گره گشا، تکمه دگمه گره: نقاب گل کشید و زلف سنبل گره بند قبال غنچه وا کرد. (حافظ)، کمر بند شلوار
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه پهلوانان را بند کند دلیر شجاع: چون برآیین نشسته بود بر او آن شه گرد بند شیر شکر... (فرخی)
فرهنگ لغت هوشیار
((~. بَ))
پیرایه ای معمولاً از سنگ ها یا فلزهای قیمتی که آن را خانم ها به گردن می آویزند، گلوبند
فرهنگ فارسی معین
طوق، عقد، قلاده، گلوبند، یاره
فرهنگ واژه مترادف متضاد
گردنبند: نیکبختی و پرهیزگاری
گردنبند مروارید: بهره و شادمانی
- لوک اویتنهاو
اگر دید گردن بند از مروارید داشت، دلیل که حق تعالی کلام خویش را روزی او کند و هر چند که گردن بند قیمتی بر گردن دید، دلیل که علم و دانش او بیشتر است. محمد بن سیرین
۱ـ اگر دختری خواب ببیند نامزدش گردنبندی به گردن او می اندازد، علامت آن است که بزودی ازدواج خواهد کرد و صاحب فرزندانی سالم و تندرست خواهد شد. اما اگر خواب ببیند گردنبند را گم کرده است، علامت آن است که اندوه در زندگی او راه می یابد.
۲ـ اگر مردی خواب ببیند نامزدش گردنبند نامزدی را به او پس می دهد، نشانه آن است که با حوادثی مأیوس کننده روبرو خواهد شد. زن مورد علاقه اش با او رفتاری ناپسند خواهد کرد.
۳ـ اگر زنی خواب ببیند گردنبند خود را می شکند، نشانه آن است که با همسری ازدواج خواهد کرد که عاشق تغییر و تحول در زندگی است .
دیدن گردن بند بر شش وجه است. اول: حج اسلام. دوم: ولایت. سوم: خصومت. چهارم: امانت. پنجم: معالجت. ششم: کنیزک.
اگر درخواب دید گردن بندی موافق در گردن داشت، دلیل شرف و بزرگی است و نیز گویند که امانتی به وی سپارند. اگر دید گردن بند او به جواهر مرصع بود، دلیل که جاه و دولت یابد. اگر دید گردن بند بسیار داشت، دلیل که در علوم کامل شود.
فرهنگ جامع تعبیر خواب
نوعی گره زدن، بطوریکه سر کیسه را جمع نموده و با طنابی آنرا
فرهنگ گویش مازندرانی